مشخصات فردی و زندگینامه
نام:هاشم
نام خانوادگی:هاشم زاده
شهرت:هاشم زاده هریسی
آدرس وب سایت:http://kazemzadeh-q.blogfa.com
تخصص ها:فقه و اصول ، حقوق

زندگی نامه


اینجانب هاشم هاشم زاده هریسى به سال 1317 شمسى در شهرستان هریس به دنیا آمدم. پدرم یك كشاورز زحمت كش ولى عارف به مسائل، اهل قرآن، دعا، ذكر، عبادت، تهجّد و نماز شب بود. خدا گواه است كه هنوز هم آن دعاها، عبادت ها، گریه ها و ناله هاى شبانه و سحرگاهان او، در گوشم طنین افكن و درخاطره ام ضبط و پیوسته براى من الهام بخش است و من هر چه دارم از آن صفا، سادگى، صداقت، امانت و دعاهاى پرسوز پدر دارم و از خودم هیچ!!
در هفت سالگى وارد مكتب خانه شدم و تحصیلاتم را با فراگیرى قرآن آغاز كردم. پس از آموختن كامل قرآن و فراگیرى كتاب هایى كه در مكتب خانه هاى وقت معمول بود، وارد مدارس جدید شدم و چون با خواندن قرآن و دروس مكتب خانه پایه درسىِ قوى یى داشتم، كلاس اوّل را نخوانده امتحان دادم و وارد كلاس دوم شدم در تمام دوران تحصیل، از شاگردان ممتاز و داراى رتبه اوّل بودم. من این موفقیّت را نه از خودم، بلكه از بركات قرآن و آموزش هاى جنبى یى كه بیش تر آن ها دینى بود و پیش از ورود به مدرسه آن ها را آموخته بودم، مى دانم. بعد از فراغت از درس هاى كلاسیك در سال 1336شمسى وارد حوزه علمیّه تبریز شدم و در مدرسه طالبیّه تبریز حجره گرفتم و مشغول تحصیل شدم و از آن دوران طلایى، خاطرات بسیار زیبا و آموزنده اى به یاد دارم. اگر چه از نظر زندگى و وضع معیشتى در سخت ترین شرایط به سر مى بردیم كه به بیان نمى گنجد و قابل ترسیم نیست، ولى از نظر معنوى و علمى فضاى بسیار مقدّس، زیبا و با صفا و در اوج لذت و شیرینى و عطرآگینى بود كه هنوز هم شیرینى آن را در كامم و عطرش را در مشامم احساس مى كنم و آن دوران سخت و توان فرسا را آرزو مى كنم و«ربّى ارجعونى» مى خوانم، ولى جواب «كلّا» (قابل برگشت نیست) مى شنوم.
در آن زمان مدرسه طالبیّه، هم از نظر معنوى و هم از نظر درسى و علمى از فعّال ترین، قوى ترین و پرشورترین مدارس و حوزه هاى تبریز و بلكه كشور بود و در ادبیّات و علوم پایه و مقدّمات از بسیارى حوزه ها و مدارس قوى تر و فعّال تر بود به طورى كه هر كس پیش از اتمام ادبیّات و مقدّمات به حوزه علمیّه قم مى آمد، ضعفى در ادبیّات وى نسبت به طلّاب دیگر این مدرسه احساس مى شد. هم چنین از نظر معنوى هم در اوج زیبایى و عرفان بود به طورى كه وقتى طلبه هاى جوان و نوجوان از روستاها بدون راهنما و مربّى وارد آن محیط علمى و معنوى و آن فضاى عطرآگین مى شدند، در طول چند روز همه زندگى و روحیّات آنان تحت تأثیر آن فضا قرار مى گرفت و تغییر پیدا مى كرد و به طور خودكار درس ها، عبادت ها، دعاها، مناجات ها و نمازهاى شب آنان و شیوه زندگى و معاشرت و اخلاقیاتشان به شكل زیبا و متعالى، تنظیم مى شد و من از صفا و معنویّت و از آداب، فرهنگ و سنّت هاى ارزش مند طلبگى حاكم بر آن مدرسه و از فعّالیّت هاى شبانه روزى و خستگى ناپذیر علمى و مباحثات پر چون و چرا و پرشور طلبه هاى آن مدرسه، خاطرات فراوان و شیرین و گفتنى ها دارم كه به قلم و بیان نمى گنجد و هرگز آن ها را فراموش نمى كنم. بدین گونه در این حوزه و مدرسه و در آن فضاى مقدّس علمى و معنوىِ پرخاطره و پرتلاش، دروس پایه و ادبیّات یعنى صرف، نحو، منطق، اصول، معانى و بیان را به طور طولى و عرضى در مدت چهار سال به پایان رساندم و دروس فقه را آغاز كردم و مقدارى از شرح لمعه را خواندم آن گاه در سال 1340 شمسى كه مرجعیّت عامّه و زعامت حوزه علمیّه قم به عهده آیة اللّه العظمى بروجردى بود؛ از تبریز به قم رفتم و وارد حوزه علمیّه قم شدم و در آن جا نیز دروس فقه و اصول را از شرح لمعه تا كفایه، به طور كامل به پایان رساندم. شرح لمعه را از حاج سیّد جواد آقا خطیبى تبریزى، رسائل و مكاسب را از محضر آیات و اساتید بزرگ آقایان:مكارم و سبحانى و كفایه را از محضر عالم با تقوا و استاد بزرگوار آیة اللّه طباطبائى معروف به سلطانى بروجردى استفاده كردم. مقدارى نیز فلسفه ، كلام، تفسیر، علوم قرآنى و درس هاى مختلف جنبى خواندم و در سال 1345 شمسى وارد تحصیلات دروس خارج فقه و اصول از محضر اساتید بزرگوار و آیات عظام نجفى مرعشى، گلپایگانى و اراكى رحمهم الله گردیدم. درس ها و مطالعات جنبى را در دروس تفسیر ، فلسفه، علوم قرآنى و علوم مورد نیاز دیگر ادامه دادم و در همان سال نویسندگى را شروع كرده، اوّلین كتابم را بانام حقایق تحریف شده منتشر كردم و تاكنون تعداد تألیفات و نوشته هایم در موضوعات مختلف به بیش از 74 جلد بالغ گردیده است.
در سال 1361شمسى به دانشگاه روى آوردم به ترتیب در دانشگاه تبریز، دانشكده الهیاتِ دانشگاه تهران و دانشگاه صنعتى سهند، مشغول تدریس شدم. بدین گونه تحصیلات، مباحثات و مطالعاتم از سال 1325شمسى شروع و تا سال 1360شمسى به مدت 35 سال هم چنان با شدّت و جدّیّت و بدون وقفه و حتى بدون تعطیل و تفریح، بلكه به طور پیوسته ادامه داشت تا آن جا كه با شركت در امتحانات حوزه علمیّه و امتحان خبرگان رهبرى در سال 1369شمسى موفق به اخذ مدارج علمى نهایى و به موازات آن از دانشگاه نیز موفق به اخذ مدرك دكترا در رشته علوم قرآنى گردیدم و در طول تحصیلات و مطالعاتم به چهار امر مهم دیگر نیز مى پرداختم كه عبارت اند از:
1. تدریس در حوزه، دانشگاه، كلاس هاى ویژه و در سطح عموم؛
2. تبلیغات و فعّالیّت هاى فرهنگى در سطح عموم در شهرستان ها؛
3. نویسندگى در رشته ها و موضوعات مختلف مخصوصاً در مورد قرآن و بیش تر به سبك درسى؛
4. فعّالیّت هاى سیاسى از آغاز قیام امام خمینى در مهر 1341 تاكنون به اشكال متفاوت و در ابعاد مختلف.
در مورد هر كدام از این ها گفتنى هاى زیاد و خاطرات فراوان و آموزنده اى دارم كه در این جا نمى گنجد و تنها به برخى از آن ها به مناسبت خاصّى اشاره مى شود.